با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Take Up

    ˈteɪk ʌp teɪk ʌp
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    • phrasal verb B2
      بلند کردن
    • phrasal verb
      شروع کردن
    • phrasal verb
      به عهده گرفتن
    • phrasal verb
      جا گرفتن
    • phrasal verb
      تنگ کردن لباس
    • phrasal verb
      پذیرفتن
    • phrasal verb
      ادامه دادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد take up

    1. verb begin or start again
      Synonyms: adopt, assume, become involved in, carry on, commence, continue, embrace, engage in, enter, espouse, follow through, get off, go on, initiate, kick off, open, pick up, proceed, recommence, renew, reopen, restart, resume, set to, start, tackle, take on, tee off, undertake
      Antonyms: complete, conclude, end, finish
    2. phrasal verb Pick up
    3. phrasal verb Address (an issue)
    4. phrasal verb Occupy; to consume (space or time)
    5. phrasal verb Shorten by hemming
    6. phrasal verb Accept (a proposal, offer, request etc.)
    7. phrasal verb Resume

    ارجاع به لغت take up

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «take up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/take up

    لغات نزدیک take up

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری